forked from mostafaamiri/Persian_instruct_dataset
-
Notifications
You must be signed in to change notification settings - Fork 0
/
seed_task_79.json
253 lines (252 loc) · 35 KB
/
seed_task_79.json
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
12
13
14
15
16
17
18
19
20
21
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31
32
33
34
35
36
37
38
39
40
41
42
43
44
45
46
47
48
49
50
51
52
53
54
55
56
57
58
59
60
61
62
63
64
65
66
67
68
69
70
71
72
73
74
75
76
77
78
79
80
81
82
83
84
85
86
87
88
89
90
91
92
93
94
95
96
97
98
99
100
101
102
103
104
105
106
107
108
109
110
111
112
113
114
115
116
117
118
119
120
121
122
123
124
125
126
127
128
129
130
131
132
133
134
135
136
137
138
139
140
141
142
143
144
145
146
147
148
149
150
151
152
153
154
155
156
157
158
159
160
161
162
163
164
165
166
167
168
169
170
171
172
173
174
175
176
177
178
179
180
181
182
183
184
185
186
187
188
189
190
191
192
193
194
195
196
197
198
199
200
201
202
203
204
205
206
207
208
209
210
211
212
213
214
215
216
217
218
219
220
221
222
223
224
225
226
227
228
229
230
231
232
233
234
235
236
237
238
239
240
241
242
243
244
245
246
247
248
249
250
251
252
253
[
{
"instruction": "متن ناقص زیر را که از یک تصنیف است کامل کن",
"input": "کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد\nیک نکته از این معنی گفتیم و همین باشد",
"output": "از لعل تو گر یابم انگشری زنهار\nصد ملک سلیمانم در زیر نگین باشد\nغمناک نباید بود از طعن حسود ای دل\nشاید که چو وا بینی خیر تو در این باشد\nهر کو نکند فهمی زین کلک خیال انگیز\nنقشش به حرام ار خود صورتگر چین باشد\nجام می و خون دل هر یک به کسی دادند\nدر دایره قسمت اوضاع چنین باشد\nدر کار گلاب و گل حکم ازلی این بود\nکین شاهد بازاری وان پرده نشین باشد\nآن نیست که حافظ را رندی بشد از خاطر\nکین سابقه پیشین تا روز پسین باشد"
},
{
"instruction": "شعری که متن زیر از آن است را کامل بنویس",
"input": "راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد\nشعری بخوان که با آن رطل گران توان زد",
"output": "شد رهزن سلامت زلف تو وین عجب نیست\nگر راهزن تو باشی صد کاروان توان زد\nبر آستان جانان گر سر توان نهادن\nبر آستان جانان گر سر توان نهادن\nگلبانگ سربلندی بر آسمان توان زد\nدرویش را نباشد برگ سرای سلطان\nماییم و کهنه دلقی کاتش در آن توان زد\nقد خمیده ما سهلت نماید اما\nبر چشم دشمنان تیر از این کمان توان زد"
},
{
"instruction": "شعر زیر ناقص است. آن را کامل کن",
"input": "بردی از یادم دادی بر بادم با یادت شادم\nدل به تو دادم در دام افتادم از غم آزادم",
"output": "دل به تو دادم فتادم ز بر ای گل بر اشک خونینم\nسوزم از سوز نگاهت هنوز چشم من باشد به راهم هنوز\nچه شد آن همه پیمان که از آن لب خندان\nبشنیدم و هرگز خبری نشد از آن\nکی آئی به برم ای شمع سحرم\nدر بزمم نفسی بنشین تاج سرم تا از جان گذرم\nپا به سرم نه جان به تنم ده چون به سرآمد عمر بی ثمرم\nنشسته بر دل غبار غم زان که من در دیار غم\nگشته ام غمگسار غم\nامید اهل وفا توئی رفته راه خطا توئی آفت جان ما توئی\nبردی از یادم دادی بر بادم با یادت شادم"
},
{
"instruction": "شعر زیر را کامل کن",
"input": "چرا رفتی چرا من بی قرارم\nبه سر سودای آغوش تو دارم",
"output": "نگفتی ماه تاب امشب چه زیباست\nندیدی جانم از غم نا شکیباست\nچرا رفتی چرا من بی قرارم\nبه سر سودای آغوش تو دارم\nامیدت گرچه در پندار من بود\nبیا امشب شرابی دیگرم ده\nز مینای حقیقت ساغرم ده\nچرا رفتی چرا من بی قرارم\nبه سر سودای آغوش تو دارم"
},
{
"instruction": "آهنگ فارسی که با متن زیر شروع میشود را کامل کن",
"input": "ای قبله من خاک در خانه تو\nبی منت می مستم ز پیمانه تو",
"output": "ای قبله من خاک در خانه تو\nدر دام توام بی زحمت دانه تو\nمن خسته و بیمارم درمان منی\nشور شعر و آوازی در جان منی\nای تو هوای هر نفس\nعشق تو میورزم و بس\nدل کنده ام از همه کس\nپناه من تویی و بس"
},
{
"instruction": "متن ترانه ای که با جملات زیر شروع می شود را تکمیل کن",
"input": "بزن تار که امشب باز دلم از دنیا گرفته\nبزن تار و بزن تار",
"output": "بزن تا بخونم با تو آواز بی خریدار\nبزن تار و بزن تار\nبرای کوچه غمگینم برای خونه غمگینم\nبرای تو برای من برای هر کی مثل ما\nداره میخونه غمگینم\nبزن تار همیشه با منو از من قدیمی تر\nواسه اونکه تو کار عاشقی میمونه غمگینم\nبزن تار که امشب باز دلم از دنیا گرفته\nبزن تار و بزن تار\nبزن تا بخونم با تو آواز بی خریدار"
},
{
"instruction": "گفت و گوی زیر که بین دو دوست انجام شده است را کامل کن",
"input": "سلام.\nسلام.\nحالت چطوره؟",
"output": "خوبم. تو چطوری؟\nممنون. منم خوبم"
},
{
"instruction": "داستان کوتاه زیر را کامل کن",
"input": "نیمهشب بود که به طور اتفاقی از خیابان کنار پارکی میگذشتم که ناگهان صدایی از میان بوتهها شنیدم. با دقت گوش دادم. به نظر میرسید چند نفر با هم گلاویز شدهاند",
"output": " صدای فریاد زنی بود که به او حمله شده بود. خواستم برای کمک بروم اما با خود فکر کردم اگر به خودم صدمهای بزنند یا اگر از پس آنها برنیایم، میخواستم بیتفاوت از آنجا بگذرم که صدای فریاد زن بلندتر شد\nبالاخره تصمیم را گرفتم. باید به آن زن کمک میکردم حتی اگر قربانی میشدم. با تمام قدرت به مرد مهاجم حمله کردم و او را به عقب کشیدم. مرد مهاجم پا به فرار گذاشت. آرام به زن نزدیک شدم و گفتم: نترس، او فرار کرد. دیگری خطری متوجه تو نیست. زن که از وحشت به شدت میلرزید و گریه میکرد، وقتی صدای مرا شنید، آرام سرش را بالا آورد و با لکنت گفت: پدر تویی؟ با دقت به دخترک نگاه کردم، دختر کوچکم کاترین بود"
},
{
"instruction": "شعار زیر را که برای یک آموزشگاه است کامل کن",
"input": "ادعا نمیکنیم که بهترین هستیم",
"output": "اما خرسندیم که بهترین ها ما را برگزیده اند"
},
{
"instruction": "متن آهنگ زیر را کامل کن",
"input": "سلام من به تو یار قدیمی\nمنم همون هوادار قدیمی",
"output": "هنوز همون خراباتی و مستم\nولی بی تو سبوی می شکستم\nهمه تشنه لبیم ساقی کجایی\nگرفتار شبیم ساقی کجایی\nاگه سبو شکست عمر تو باقی\nکه اعتبار می تویی تو ساقی\nاگه میکده امروز شده خونه تزویر\nوای شده خونه تزویر\nتو محراب دل ما تویی تو مرشد و پیر\nهمه به جرم مستی سر دار ملامت\nمیمیریم ومیخونیم سر ساقی سلامت"
},
{
"instruction": "ادامه ی متن آهنگ زیر را بنویس",
"input": "خرابی و خراباتی همه شب زندا دار امشب\nهمه عاشق همه مجنون به مستی بیقرار امشب",
"output": "بیا ای سوته دل ساقی به مستی بی ملالم کن\n خدایا امشب این می را حلالم کن حلالم کن\nبه یادش باده مینوشم که با درد عشق هم آغوشم\nبه یک جرعه به صد جرعه نشد دردش فراموشم \nبگو ای مهربون ساقی به اون نامهربون یارم\nبه حق حرمت مستی بیاد امشب به دیدارم\nبیا ای سوته دل ساقی به مستی بی ملالم کن\nخدایا امشب این می را حلالم کن حلالم کن\n غریبی موند و تنهائی از این غربت دلم تنگه\nبیا ساقی پناهم ده که سقف آسمون سنگه\nمبادا ای رفیق امشب نگیری ساغر از ساقی\nنمیدونی چه کوتاهه شب مستی و مشتاقی"
},
{
"instruction": "متن زیر ابتدای یک شعر است. ادامه ی آن را بنویس",
"input": "چو اسیر دام توام رام توام ای محرم رازم\nمنم آن شمعی که ز شب تا به سحر در سوز و گدازم",
"output": "ای فتنه بکش یا بنوازم\nبی گناهم بده پناهم کز موی تو آشفته ترم\nکن نگاهی به خاک راهی ای سایه ی لطفت به سرم\nچه کنم عشقی غیر از تو نخواهم\nبه خدا محنت ریزد ز نگاهت\nامیرم کو جدا از او پر پر شده ام خاکستر شده ام\nآزارم کن چو چشم خود بیمارم کن\nمن ز جفایت دلشادم از غم عشقت خرسندم\nاز همه عالم بگسستم تا که به مهرت پا بندم\nعشق و امید صفائی ای عشق من چه بلائی\nکی ز وفا جانب ما باز آئی"
},
{
"instruction": "شعر زیر از شجریان را کامل کن",
"input": "در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی\nخرقه جایی گرو باده و دفتر جایی",
"output": "دل که آیینه صافی است غباری دارد\nاز خدا می طلبم صحبت روشن رایی\nشرح این قصه مگر شمع برآرد به زبان\nورنه پروانه ندارد به سخن پروایی\nکشتی باده بیاور که مرا بی رخ دوست\nگشته هر گوشه چشم از غم دل دریایی\nزین دایره مینا خونین جگرم می ده\nتا حل کنم این مشکل در ساغر مینایی"
},
{
"instruction": "متن زیر بخشی از یک تصنیف از استاد شجریان است. ادامه ی آن را بنویس",
"input": "روز وصل دوستداران یاد باد\nیاد باد آن روزگاران یاد باد",
"output": "کامم از تلخی غم چون زهر گشت\nبانگ نوش شادخواران یاد باد\nگرچه یاران فارغند از یاد من\nاز من ایشان را هزاران یاد باد\nمبتلا گشتم در این بند وبلا\nکوشش آن حقگذاران یاد باد\nگرچه صد رود است از چشمم روان\nزنده رود باغ کاران یاد باد"
},
{
"instruction": "شعار تبلیغاتی زیر را کامل کن",
"input": "همه ی چیز های خوب در اطراف شما هستند",
"output": "کافیست خوب ببینید"
},
{
"instruction": "لطیفه ی زیر را کامل کن",
"input": "يه روز يه مرده يه چراغ جادو پيدا ميكنه، دست ميكشه روش؛ غولش در مياد و ميگه: دو تا آرزو بكن. مرده ميگه: يه نوشابه خنك ميخوام كه هيچ وقت تموم نشه.",
"output": "غوله بهش ميده. مرده يه كم ميخوره؛ ميگه: به به! چقدر خنكه! يكي ديگه هم بده"
},
{
"instruction": "چیستان زیر را کامل کن و پاسخ آن را بده",
"input": "آن چیست که یک چشم دارد",
"output": "اما نمی تواند ببیند\nپاسخ: سوزن"
},
{
"instruction": "پیام تسلیت زیر که برای فوت پدر یک نفر نوشته شده را کامل کن",
"input": "از شنیدن خبر فوت پدرتان بسیار متاثر شدم",
"output": "بنده این واقعه دردناک رو خدمت شما و خانواده محترم تسلیت عرض می کنم واز درگاه خداوند متعال برای جنابعالی صبر مسالت دارم مارو هم در غم عزیز از دست رفته تان شریک بدانید"
},
{
"instruction": "ایمیل زیر را که توسط یک دانشجو بهاستاد جهت اعتراض به نمره نوشته شده را کامل کن",
"input": "سلام. وقت به خیر بنده دانشجوی شما در ترم جاری بودم و از شما نمره ی ۱۳ دریافت کردم",
"output": "با توجه به این موضوع که بنده تمامی تمرین ها را کامل تحویل داده و در امتحان پایانی نمره ی کامل گرفته ام تقاضا دارم در نمره ی داده شده به این جانب تجدید نظر فرمایید\nبا تشکر"
},
{
"instruction": "ادامه ی بخشی از یک نمایشنامه که در زیر آمده است را بنویس",
"input": "بیمار: (با لحنی که انگار از خواب بیدار شده) من کجام؟ … (زنگ تخت بیمار را میزند). چند ثانیه بعد\nپرستار: کاری داشتی؟\nبیمار: ببخشید! من موبایلم شارژ نداره. میشه لطفا یه شارژر براش بیارید\nپرستار: متاسفم. شارژر این مدل گوشی رو نداریم",
"output": "بیمار: یعنی بین همکاراتون کسی شارژر فیش کوچک نوکیا نداره\nپرستار: از ۱۰ سال پیش دیگه تولید نمیشه. شرکتهای سازنده موبایل برای یک فیش شارژر جدید به توافق رسیدن که در همه گوشیها مشترکه\nبیمار: ۱۰ سال چیه؟ من این گوشی رو هفته پیش خریدم\nپرستار: شما گوشیتون رو یک هفته پیش از تصادف خریدین؛ قبل از اینکه به کما برید\nبیمار: کما\nپرستار: شما در اسفند ۱۳۸۹ به کما رفتید و الان در تیرماه ۱۴۱۲ به هوش اومدید. از نظر من شرایط لازم برای درک حقیقت رو ندارین\nبیمار: چی شده؟ چرا؟ من که سالمم\nپرستار: شما سالمید، ولی بقیه نیستن\nبیمار: چه اتفاقی افتاده\nپرستار: چیزی نشده! ولی بیرون از اینجا، هیچکس منتظرتون نیست\nبیمار: خیلی پیر شدم\nپرستار: مهم اینه که سالمی. مدتی طول میکشه تا دورههای فیزیوتراپی رو انجام بدی\nبیمار: اون بیرون چه تغییرایی کرده\nپرستار: منظورت چه چیزاییه\nبیمار: هنوز توی خیابونا ترافیک هست\nپرستار: نه دیگه. از وقتی طرح ترافیک جدید رو اجرا کردن، مردم ماشین بیرون نمیارن\nبیمار: طرح جدید چیه\nپرستار: اگر رانندهای وارد محدوده ممنوعه بشه، خودش رو هم با ماشینش میبرن پارکینگ و تا کتاب قوانین راهنمایی و رانندگی رو رو از حفظ نشه، آزاد نمیشه"
},
{
"instruction": "ترانه ی زیر را ادامه بده",
"input": "جان مریم , چشمات و وا کن\nسری بالا کن",
"output": "در اومد خورشید\nشد هوا سپید\nوقت اون رسید\nکه بریم به صحرا\nوای نازنین مریم , وای نازنین مریم\nجان مریم ,چشمات و واکن\nمن و صدا کن\nبشیم رونه\nبریم از خونه\nشونه به شونه\nبه یاد اون روزا\nوای نازنین مریم, وای نازنین مریم"
},
{
"instruction": "با توجه به بخشی از ترانه که در زیر آمده آن را تکمیل کن",
"input": "شبی که آواز نی تو شنیدم\nچو آهوی تشنه پی تو دویدم",
"output": "دوان دوان تا لب چشمه رسیدم\nنشانه ای از نی و نغمه ندیدم\nتو ای پری کجایی\nکه رخ نمی نمایی\nاز آن بهشت پنهان\nدری نمی گشایی"
},
{
"instruction": "متن زیر بخشی از یک ترانه است. آن را کامل کن",
"input": "مرا ببوس ,مرا ببوس\nبرای آخرین بار",
"output": "تو را خدا نگه دار\nکه می روم به سوی سرنوشت\nبهار ما گذشته\nگذشته ها گذشته\nمنم به جستجوی سر نوشت"
},
{
"instruction": "بخشی از یکی از آوازهای شجریان در زیر آمده ادامه ی آن را بنویس",
"input": "ای پیک پی خجسته که داری نشان دوست\nبا ما مگوبجزسخن دل نشان دوست",
"output": "حال از دهان دوست شنیدن چه خوش بود\nیا از دهان آن که شنید از دهان دوست\nای یار آشنا ! علم کاروان کجاست؟\nتا سر نهیم بر قدم ساربان دوست\nدردا و حسرتا ! که عنانم ز دست رفت\nدستم نمی رسد که بگیرم عنان دوست"
},
{
"instruction": "خبر زیر را کامل کن",
"input": "کنفدراسیون فوتبال آسیا در واکنش به برتری ایران مقابل ژاپن نوشت:",
"output": "کامبک (بازگشت) کامل شد. ایران برای اولین بار از سال 2004 به نیمه نهایی رسید."
},
{
"instruction": "شعار تبلیغاتی زیر را که برای یک بانک است کامل کن",
"input": "هر جا سخن از اعتماد است",
"output": "نام بانک ملی ایران می درخشد"
},
{
"instruction": "پاراگراف زیر را که مربوط به یک داستان است کامل کن",
"input": "روزی مرد، خسته و زار و نالان از کارِ زیاد، به خانه برمیگشت و به درگاه خداوند لابه میکرد که او را از این تنگنا برهاند.",
"output": "به خانه که رسید چنان خسته بود که از هوش رفت و مردی را بهخواب دید و از او شنید که جایی در مصر گنجی را مخفی کردهاند و اگر میخواهد از این رنج خلاص شود باید به مصر برود و آن گنج را پیدا کند."
},
{
"instruction": "مصرع اول یک بیت از حافظ به صورت زیر است. آن را کامل کن",
"input": "دل میرود ز دستم صاحبدلان خدا را",
"output": "دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا"
},
{
"instruction": "شعر نوی زیر را کامل کن",
"input": "در این سرای بیکسی\nنشستهام به در نگاه میکنم",
"output": "دریکه آه میکشد\nتو از کدام راه میرسی\nخیال دیدنت چه دلپذیر بود\nجوانیام در این امید پیر شد\nنیامدی و دیر شد\nدر سرای بی کسی، بی کس دَرآ\nهر چه را بگذار بیرون سَرا"
},
{
"instruction": "حکایت زیر را کامل کن",
"input": "در زمانهای گذشته، پادشاهی تخته سنگ را در وسط جاده قرار داد و برای این که عکس العمل مردم را ببیند، خودش را در جایی مخفی کرد. بعضی از بازرگانان و ندیمان ثروتمند پادشاه بیتفاوت از کنار تخته سنگ میگذشتند؛ بسیاری هم غر میزدند که این چه شهری است که نظم ندارد",
"output": "حاکم این شهر عجب مرد بیعرضهای است و… با وجود این هیچکس تخته سنگ را از وسط بر نمیداشت. نزدیک غروب، یک روستایی که پشتش بار میوه و سبزیجات بود، نزدیک سنگ شد. بارهایش را زمین گذاشت و با هر زحمتی بود تخته سنگ را از وسط جاده برداشت و آن را کناری قرار داد. ناگهان کیسهای را دید که زیر تخته سنگ قرار داده شده بود. کیسه را باز کرد و داخل آن سکههای طلا و یک یادداشت پیدا کرد. پادشاه در آن یادداشت نوشته بود: هر سد و مانعی میتواند یک شانس برای تغییر زندگی انسان باشد"
},
{
"instruction": "متن زیر بخشی از حکایت ابلیس و فرعون است، ادامه ی آن را بنویس",
"input": "روزی ابلیس نزد فرعون رفت. فرعون خوشهای انگور در دست داشت و تناول میکرد. ابلیس گفت: آیا میتوانی این خوشه انگور تازه را به مروارید تبدیل کنی",
"output": "فرعون گفت: نه\nابلیس به لطایفالحیل و سحر و جادو، آن خوشه انگور را به خوشهای مروارید تبدیل کرد\nفرعون تعجب کرد و گفت: احسنت! عجب استاد ماهری هستی\nابلیس خود را به فرعون نزدیک کرد و یک پس گردنی به او زد و گفت: مرا با این استادی و مهارت حتی به بندگی قبول نکردند، آن وقت تو با این حماقت، ادعای خدایی میکنی"
},
{
"instruction": "شروع یک لطیفه ی فارسی با جمله ی زیر است. آن را کامل کن",
"input": "یارو ميره خواستگاری. ازش می پرسن چه كاره ای؟ روش نميشه بگه قصاب",
"output": "ميگه لوازم يدكي گوسفند دارم"
},
{
"instruction": "داستان زیر را که در مورد ضرب المثل تو نیکی کن و در دجله انداز است کامل کن",
"input": "روزگاری پسری به سفری دور رفته بود و ماهها بود که از او خبری نبود. مادر پسر برای بازگشت پسرش دعا میکرد و هر روز علاوه بر نان خانه، یک نان اضافه میپخت و پشت پنجره میگذاشت تا نصیب رهگذران گرسنه شود.",
"output": "از قضا، هر روز پیرمرد گوژپشتی از آنجا میگذشت و نان را برمیداشت و میگفت: هر کار بدی که انجام دهید با شما میماند و هر کار نیکی که انجام دهید، به شما برمیگردد. ماهها گذشت و هر روز این ماجرا تکرار میشد تا اینکه زن از دست پیرمرد خسته شد و تصمیم گرفت از شر او خلاص شود. بنابراین نان را به زهر آغشته کرد اما ناگهان به خود آمد و از کردهاش پشیمان شد و نان زهرآلود را از پشت پنجره برداشت و در تنور انداخت. بالاخره بعد از مدتها پسر زن که بسیار ضعیف و ناتوان شده بود، پیدا شد.\nوقتی حالش بهتر شد تعریف کرد که در بیابان تشنه و گرسنه افتاده بودم که یک پیرمرد گوژپشت یک قرص نان به من داد و نجات پیدا کردم. مادر با شنیدن قصه فرزندش خدا را شکر کرد، که قرص نان آلوده به زهر را به پیرمرد نداده و تازه معنی حرفهای پیرمرد را فهمید"
},
{
"instruction": "نیمه ی اول شعار یک کارخانه به صورت زیر است. آن را کامل کن",
"input": "به همین سادگی",
"output": "به همین خوشمزگی"
},
{
"instruction": "شعر شاملو را که با متن ی زیر آغاز میشود ادامه بده و تکمیل کن",
"input": "اشک رازیست\nلبخند رازیست\nعشق رازیست\nاشک آن شب لبخند عشقم بود",
"output": "قصه نیستم که بگویی\nنغمه نیستم که بخوانی\nصدا نیستم که بشنوی\nیا چیزی چنان که ببینی\nیا چیزی چنان که بدانی\nمن درد مشترکم مرا فریاد کن\nدرخت با جنگل سخن میگوید\nعلف با صحرا\nستاره با کهکشان\nو من با تو سخن میگویم\nنامت را به من بگو\nدستت را به من بده\nحرفت را به من بگو\nقلبت را به من بده"
},
{
"instruction": "متن زیر شروع یک شعر سهراب سپهری است. آن را کامل کن",
"input": "گوش کن\nدورترین مرغ جهان میخواند\nشب سلیس است، و یکدست، و باز\nشمعدانیها\nو صدادارترین شاخه فصل، ماه را میشنوند",
"output": "پلکان جلو ساختمان\nدر فانوس به دست\nو در اسراف نسیم\nگوش کن، جاده صدا میزند از دور قدمهای ترا\nچشم تو زینت تاریکی نیست\nپلکها را بتکان\nکفش به پا کن\nو بیا"
},
{
"instruction": "متن زیر بخش ابتدایی از یک حکایت فارسی است. ادامه ی آن را بنویس",
"input": "مرد فقیری بود که همسرش کره میساخت و او آن را به یکی از بقالیهای شهر میفروخت، آن زن کرهها را به صورت دایرههای یک کیلویی میساخت. مرد آن را به یکی از بقالیهای شهر میفروخت و در مقابل مایحتاج خانه را میخرید",
"output": "روزی مرد بقال به اندازه کرهها شک کرد و تصمیم گرفت آنها را وزن کند. هنگامی که آنها را وزن کرد، اندازه هر کره ۹۰۰ گرم بود. او از مرد فقیر عصبانی شد و روز بعد به مرد فقیر گفت: دیگر از تو کره نمیخرم، تو کره را به عنوان یک کیلو به من می فروختی در حالی که وزن آن ۹۰۰ گرم است\nمرد فقیر ناراحت شد و سرش را پایین انداخت و گفت: ما وزنه ترازو نداریم و یک کیلو شکر از شما خریدیم و آن یک کیلو شکر را به عنوان وزنه قرار میدادیم"
},
{
"instruction": "رباعی زیر از خیام نیشابوری را کامل کن",
"input": "برخیز بتا بیا ز بهر دل ما",
"output": "حل کن به جمال خویشتن مشکل ما\nیک کوزه شراب تا به هم نوش کنیم\nزآن پیش که کوزهها کنند از گل ما"
},
{
"instruction": "بیت زیر را با یک بیت دیگر کامل کن",
"input": "یک بوسه ز تو خواستم و شش دادی\nشاگرد که بودی که چنین استادی",
"output": "خوبی و کرم را چو نکو بنیادی\nای دنیا را ز تو هزار آزادی"
},
{
"instruction": "متنی که در زیر آمده مربوط به بخش آغازین یک ترانه است. آن را کامل کن",
"input": "اگه یه روز بری سفر\nبری زپیشم بی خبر",
"output": "اسیر رویاها می شم\nدوباره باز تنهامی شم\nبه شب می گم پیشم بمونه\nبه باد می گم تا صبح بخونه\nبخونه از دیار یاری\nچرا می ری تنهام می ذاری\nاگه فراموشم کنی\nترک آغوشم کنی\nپرنده دریا می شم\nتو چنگ موج رها می شم\nبه دل می گم خواموش بمونه\nمیرم که هر کسی بدونه\nمی رم به سوی اون دیاری\nکه توش من رو تنها نذاری"
},
{
"instruction": "متن یک آهنگ فارسی با عبارت زیر شروع میشود آن را ادامه بده",
"input": "تو نيستي و صداي تو ، هواي خوب اين خونه ست\nصداي پاي عطر گل ، صداي عشق ديونه ست",
"output": "تو از من دور و من دلتنگ ، تو آبادي و من ويرون\nهميشه قصه اين بوده ، يكي خندون يكي گريون\nهميشه مثل اين بوده توي یک لحظه ، توي يك ديدار\nيه زخم از زهره لبخند ، تمام عمر فقط یک بار\nپس از اون زخم پروردن ، پس از اون عادت و تكرار\nولي مثل يه روح اينور ، يه نيمه اونوره ديوار"
},
{
"instruction": "ترانه ی زیر را کامل کن",
"input": "شد خزان گلشن آشنایی, بازم آتش به جان زد جدایی\nعمر من ای گل طی شد بر تو, وز تو ندیدم جزء بد اهلی و بی وفایی",
"output": "با تو وفا کردم تا به تنم جان بود, مهر و وفا داری با تو چه دارد سود\nآفت خَرمن مهر و وفایی, نو گل گلشن جُر و جفایی\nاز دل من گشت آه\nدلم از غم خونین است , سَرِش بخت همین است\nاز جام غم مستم , دشمن می پرستم, تا هستم"
},
{
"instruction": "بخشی از یک ترانه که در زیر آمده را چگونه می توان کامل کرد ",
"input": "بازم تنگه غروبه ای خدا دلم تنگه\nهر جا که برم من آسمون همین رنگه",
"output": "ای آسمون کبود مگه من چه بد کردم\nکه دلم ز دام بلا نشود رها یک دم\nدانی دلم چه خواهد شهد از لبش چشیدن\nاز او به یک اشاره از من به سر دویدن\nای آن که در ره تو از جان و سر گذشتم\nاز کوچه تو دیشب با چشم تر گذشتم\nای آسمون کبود مگه من چه بد کردم\nکه دلم ز دام بلا نشود رها یک دم"
},
{
"instruction": "چند جمله که می توانند ادامهی جملات زیر که از یک شعر هستند را پیشنهاد کن",
"input": "یکی مثل تو که میره ، یکی مثل من می میره\nیکی شکل خدا ، هر چی داده ، یهو پس می گیره",
"output": "هوا روشن میشه ولی چرا دلت هنوز شبه\nو زندگیت توی گلوت ، هر روز نزدیکتر به لب\nبدت میاد از باورت ، هوای مرگ توی سرت\nمی خوای تموم بشی مثل آرزوهای پرپرت"
},
{
"instruction": "شعر فارسی ای را که با عبارات زیر شروع میشود کامل کن",
"input": "عشق اگه روز ازل در دل دیوانه نبود\nتا ابد زیر فلک ناله مستانه نبود",
"output": "نرگس ساقی اگه مستی صد جام نداشت\nسر هر کوی و گذر این همه میخانه نبود\nمن و جام می و دل نقش تو در باده ناب\nخلوتی بود که در آن ره بیگانه نبود\nکاش آن تب که تو را سوخت مرا سوخته بود\nبفدای تو مگه این دل دیوانه نبود\nبفدای تو مگه این دل دیوانه نبود"
},
{
"instruction": "پیام تبریک زیر که مربوط به نوروز است را کامل کنید",
"input": "هر روزتان نوروز",
"output": "نوروزتان پیروز"
},
{
"instruction": "متن زیر بخش آغازین از یک داستان کوتاه است. آن را به طور کامل بنویس",
"input": "به شاهزادهای خبر دادند که جوان فقیری در شهر هست که بسیار به تو شباهت دارد\nدستور داد تا جوان را به حضورش آوردند",
"output": "شاهزاده بر روی تخت نشسته بود، بادی به غبغب انداخت و در حضور درباریان گفت: از سر و وضع فقیرانهات که بگذریم، بسیار به ما شباهت داری، بگو ببینم مادرت قبلاً در دربار خدمت نمیکرده است\nدرباریان خنده تمسخر آمیزی کردند و به جوان با تحقیر نگریستند\nجوان لبخندی زد و گفت: اعلا حضرتا، مادر من فلج مادر زاد است، اما پدرم چندی باغبان شاه بوده است"
},
{
"instruction": "بیت زیر، بیت اول یک دو بیتی از مولانا است. آن را با آوردن بیت دیگر کامل کن",
"input": "از بس که برآورد غمت آه از من\nترسم که شود به کام بد خواه از من",
"output": "دردا که ز هجران تو ای جان جهان\nخون شد دلم و دلت نه آگاه از من"
},
{
"instruction": "شروع یک ترانه ی فارسی به صورت زیر است. آن را تکمیل کن",
"input": "غم میون دو تا چشمون قشنگت لونه کرده\nشب تو موهای سیاهت خونه کرده",
"output": "دوتا چشمون سیاهت مثل شبهای منه\nسیاهی های دو چشمت مثل غم های منه\nوقتی بغض از مژه هام پایین میاد بارون میشه\nسیل غمها آبادیمو ویرونه کرده\nوقتی با من میمونی تنهاییمو باد می بره\nدوتا چشمام بارون شبونه کرده\nبهار از دستهای من پر زدو رفت\nگل یخ توی دلم جوونه کرده\nتو اتاقم دارم از تنهایی آتیش میگیرم\nدل شکوفه تو این زمونه کرده\nچی بخونم جوونیم رفته صدام رفته دیگه\nگل یخ توی دلم جوونه کرده"
},
{
"instruction": "یک حکایت فارسی با متن زیر آغاز میشود. متن را ادامه بده و آن را کامل کن",
"input": "مرد فقیری بود که همسرش کره میساخت و او آن را به یکی از بقالیهای شهر میفروخت، آن زن کرهها را به صورت دایرههای یک کیلویی میساخت. مرد آن را به یکی از بقالیهای شهر میفروخت و در مقابل مایحتاج خانه را میخرید",
"output": "روزی مرد بقال به اندازه کرهها شک کرد و تصمیم گرفت آنها را وزن کند. هنگامی که آنها را وزن کرد، اندازه هر کره ۹۰۰ گرم بود. او از مرد فقیر عصبانی شد و روز بعد به مرد فقیر گفت: دیگر از تو کره نمیخرم، تو کره را به عنوان یک کیلو به من می فروختی در حالی که وزن آن ۹۰۰ گرم است\nمرد فقیر ناراحت شد و سرش را پایین انداخت و گفت: ما وزنه ترازو نداریم و یک کیلو شکر از شما خریدیم و آن یک کیلو شکر را به عنوان وزنه قرار میدادیم"
}
]